ادرون

در لغت‌نامه‌های عربی، واژه‌ی اُدرُون به عنوان اسمی عربی شناخته می‌شود. این واژه در منابع کهن به دو معنای اصلی به کار رفته است: نخست به معنای آخُره یا اَخیه که اشاره به استخوان دنبالچه دارد و بخش پایانی ستون فقرات است و دوم به معنای نوعی گیاه و علف که در برخی مناطق می‌روید. در متون لغوی، برای جمع این کلمه، شکل اَدارین ذکر شده است. این جمع‌بندی مطابق با قواعد صرفی زبان عربی صورت گرفته و نشان‌دهنده‌ی کاربرد جمع مکسر برای این اسم است. کاربرد این واژه بیشتر در متون تخصصی طب سنتی یا منابع ادبی و گیاه‌شناسی دیده می‌شود. بررسی این گونه واژه‌ها که ریشه در زبان عربی دارند، از اهمیت بالایی در درک متون کهن فارسی و عربی برخوردار است. چنین پژوهش‌هایی نه تنها در غنای زبان‌شناسی تاریخی مؤثر است، بلکه برای محققان حوزه‌های تاریخ علم، پزشکی و ادبیات نیز مفید می‌باشد.

لغت نامه دهخدا

ادرون. [ اِ رَ ] ( ع اِ ) آخیه. اخیه. || علف جای. ج، اَدارین.

فرهنگ فارسی

علف جای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مرسوله
مرسوله
آراست
آراست
الم
الم
جام
جام