لغت نامه دهخدا
اخناع. [ اِ ] ( ع مص ) نرم و فروتن و متضرع کردن، چنانکه حاجت و نیاز کسی را. فروتن گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). نرم کردن و فروتن کردن. ( منتهی الارب ).
اخناع. [ اِ ] ( ع مص ) نرم و فروتن و متضرع کردن، چنانکه حاجت و نیاز کسی را. فروتن گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). نرم کردن و فروتن کردن. ( منتهی الارب ).