احواض

لغت نامه دهخدا

احواض. [ اَح ْ ] ( ع اِ ) ج ِ حَوض. جاهائی که برای آب در زمین سازند.
احواض. [ اَح ْ ] ( اِخ ) مکانهائی بنوعبدشمس بن سعد ( بطنی از تمیم ) را. ( مراصد ).

فرهنگ فارسی

مکانهائی بنو عبد شمس بن سعد بطنی از تمیم را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال تماس فال تماس فال میلادی فال میلادی