اتواق

لغت نامه دهخدا

اتواق. [ اِت ْ ] ( ع مص ) سخت کشیدن کمان. ( منتهی الارب ). اِتاقه.

فرهنگ فارسی

سخت کشیدن کمان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیم
سلیم
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای
بی عرزه
بی عرزه
الم
الم