لغت نامه دهخدا
گاومیشی. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز، واقع در 15 هزارگزی جنوب رامهرمز و 6 هزارگزی خاور شوسه رامهرمز به خلف آباد. دارای 45 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
گاومیشی. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز، واقع در 15 هزارگزی جنوب رامهرمز و 6 هزارگزی خاور شوسه رامهرمز به خلف آباد. دارای 45 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
دهی در اهواز
💡 فرزانه بهرام پسر فرزانه فرهاد تاز، نام یکی از پسران سیامک بوده و تازیان از نسل اویند و از برخی تاریخدانان نیز چنین برمیآید که تاز پسرزادهٔ سیامک پسر میشی پسر کیومرث بوده و پدر همهٔ عرب است و نسب همهٔ عرب به تاز میرسد
💡 به عهد صاحب دیوان بهاء دولت و دین که شیر در گله بخت او کند میشی
💡 میشی و میشایه نیز از نزد شاه با پیامی دلنشین جستند راه
💡 بس کسکهگاه حمله چو میشی بودضعیف هرچند گاه لاف چو شیری بود ژیان
💡 زمان وصل چون یابی کمال آن دم غنیمت دان که خوش میشی است سلطانی اگر خود یک زمان باشد