پیش خرید کردن

لغت نامه دهخدا

پیش خرید کردن. [ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پیش خر کردن. خرید پیش از موعد مقرر و تغییر بها.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) آنکه از پیش چیزی را خریداری کرده باشند خریده داشتن قبل از موعد مقرر و تغییر بها.

جمله سازی با پیش خرید کردن

سری که خاک درش را به صد سجود خرید نمی خرد ز نسیم بهار رعنایی
نقد شاعر در خور بازار نیست نان به سیم نسترن نتوان خرید
این قدر تعظیم دینشان را خرید کز مری آن دست و پاهاشان برید
هیچکس در هیچ سودا اینچنین سودی نکرد عشق و آزادی خریدی دین و دل بفروختی
آنکو نه خاک درگه جانان به جان خرید او را به هیچ باب معامل نیافتند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز