ناخویشتن بین. [ خوی / خی ت َ ] ( نف مرکب ) فروتن. متواضع که از فروتنی خود را نمی بیند. نامتکبر. مقابل خویشتن بین، به معنی خودبین و متکبر: بس فروتن سروری ناخویشتن بین مهتری سرور اهل زمینی مهتر اهل زمان.سوزنی.
جمله سازی با ناخویشتن بین
سال ۱۹۸۱، مردی بهنام آرتور فلک به همراه مادر خود پنی در شهر گاتهام زندگی میکند. آرتور به عنوان دلقک در مهمانیهای مختلف ظاهر شده و خرج خود را اینگونه درمیآورد. گاتهام با جرم و جنایتهای سازمانیافته مواجه شده و فقر و بیکاری مردم شهر از جمله آرتور را آزار میدهد. آرتور به یک اختلال عصبی ناخویشتنداری عاطفی دچار است و در مواقعی که کنترل خود را از دست میدهد، به طرز هیستری میخندد. بعد از اینکه آرتور مورد حمله و ضرب و شتم اوباش قرار میگیرد، رندال، همکار آرتور، برای دفاع از خود به او یک اسلحه میدهد. آرتور با همسایه خود، سوفی داموند که یک بیوه است در ارتباط بوده و او را به برنامهٔ استندآپ خود در یک کلوپ شبانه دعوت میکند.