نابر گرفته

لغت نامه دهخدا

نابرگرفته. [ ب َ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) برنگرفته. مقابل گرفته.
- نابرگرفته کام؛ کام برنگرفته. کام نادیده:
یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ماتاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را.سعدی.

فرهنگ فارسی

بر نگرفته مقابل بر گرفته.

جمله سازی با نابر گرفته

💡 رسید آنکه ترا بر گرفته بود ز خاک رسید آنکه ازو دیده هزار عطا

💡 گرفته کسی تاج و تخت مرا به پای اندر آورده بخت مرا

💡 فلک را تف تیغ درتاب کرده جهان را دم کوس بر سر گرفته

💡 به یک دست زلف نگارین بسوده به دست دگر جام صهبا گرفته

💡 چو او آمد شهنشه بود رفته به چاره ماهرویش را گرفته

💡 در سر گرفته عالم اندیشهٔ وصالت در چشم کرده کوثر خاک در سرایت

اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز