زهد فروشنده

لغت نامه دهخدا

زهدفروشنده. [ زُ ف ُ ش َ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) زهدفروش. زاهدنما. متظاهر به زهد و تقوی:
ای زهدفروشنده تو از قال و مقالی
با مرکب و با ضیعت و باسندس و مالی.ناصرخسرو.رجوع به زهد و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

زهد فروش زاهد نما

جمله سازی با زهد فروشنده

💡 حرص زر، چشم فروشنده یوسف بسته است ز آستین دست برون آر که سودای خوشی است

💡 برد ز مجلس ما فیض آنکه خاموش است زبان بود چو فروشنده، مشتری گوش است

💡 امریکن توریستر یک شرکت آمریکایی تولید کننده و فروشنده انواع کیف و چمدان است که تحت مالکیت شرکت سامسونیت می‌باشد.

💡 آن جان به شیشه‌ای که ز سوزن همی‌گریخت جان را به تیغ عشق فروشنده می‌شود

💡 در يكى از ايام شخصى به مغازه عرق فروشى رفت و به فروشنده گفت: آقا يك شاهىعرق بده.

💡 در این مرحله خریدار و فروشنده با یکدیگر توافق می نمایند و آنرا بصورت مکتوب در می آورند.

سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز