رحم مند

لغت نامه دهخدا

رحم مند. [ رَ م َ ] ( ص مرکب ) رحیم. رؤف. مهربان. که رحم و شفقت داشته باشد:
ای خدا بگمار قومی رحم مند
تا ز صندوق بدان ما را خرند.مولوی.

فرهنگ فارسی

رحیم رئ وف مهربان که رحم و شفقت داشته باشد.

جمله سازی با رحم مند

زور می رحم به نومیدی ما خواهد کرد محتسب گر در میخانه به ما نگشاید
به نام خدا كه هم رحمان است و هم رحيم.(تو اى پيامبر) بگو از راه وحى به من چنينرسيده كه
دارم ز تو به هر سر مویی هزار درد دردا که نیست یک سر مو رحم بر منت
بـه نام اللّه كه هم رحمان است و هم رحيم. به درستى كه ما برايت فتحى نمايان كرديم(1).
روزى كه پرهيزكاران را محشور كنيم كه به پيشگاه خداى رحمان وارد شوند (85).
بر من ای صاحبدلان رحمی که از غم‌های عشق تا جدا افتاده‌ام از دل جدا افتاده‌ام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
انسجام یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز