رباط گزینی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با رباط گزینی
عجب سر میکشد در خویش بینی همیشه هست اندر خود گزینی
چون گشت با تو ما را پیوند دل زیادت گر هجر ما، گزینی، دوری ز حسن عادت
می گزینی هجر بر وصل ای رفیق ترک یاران را چه یارا می کنی
معشوقه چو خورشید گزینی ای دل او بر فلک و تو بر زمینی ای دل
چنان با ذات حق خلوت گزینی ترا او بیند و او را تو بینی
با من به زبانی و به دل با دگرانی هم دوستتر از من نبود هر که گزینی