دوش اژدها

لغت نامه دهخدا

دوش اژدها. [ اَ / اِ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) از القاب ضحاک تازی است. ( ناظم الاطباء ):
چه مایه کشیدیم رنج و بلا
از این اهرمن کیش دوش اژدها.فردوسی.رجوع به ضحاک شود.

فرهنگ فارسی

از القاب ضحاک تازی است.

جمله سازی با دوش اژدها

جوابش داد این کوه سقیلاست که دیو و اژدها را جای ماواست
آنها در آثار هنری شان، جنی هانیور را به شکل نیروی پلید، فرشته و اژدها درمی‌آوردند.
آن مار زشت را تو کنون شیر می‌دهی نک اژدها شود که به طبع آدمی خوریست
خلق اژدها و صحبتشان کام اژدها از کام اژدها به حیل رستن از دهاست
گریزان، وز پس، دمان اژدها از او کرد یزدان تن من رها
ثعبان به معنى مار عظيم است كه از آن در فارسى تعبير به اژدها مى شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال اعداد فال اعداد فال امروز فال امروز فال ابجد فال ابجد