دوست پرستی

لغت نامه دهخدا

دوست پرستی. [ پ َ رَ ] ( حامص مرکب ) صفت و حالت دوست پرست. دوست بازی. رفیق بازی. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوست باز شود.

فرهنگ فارسی

صفت و حالت دوست پرست.

جمله سازی با دوست پرستی

💡 تا کی از دین ببری رونق را کز پی خلق پرستی حق را

💡 هرکه او صورت پرستی پیشه کرد کی تواند از صفت اندیشه کرد

💡 کنون از بت پرستی خود تو برهان از این بت هیچ ناید این یقین دان

💡 منم مغز و تو اینجا پوست هستی که از بهر خود اینجا بت پرستی

💡 اگر حق پرستی ز درها بَسَت که گر وی بِرانَد نخوانَد کسَت

💡 چهره باده پرستی شفق راز من است پر طاووسی می شوخی پرواز من است

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لطیف یعنی چه؟
لطیف یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز