خادم کندی

لغت نامه دهخدا

خادم کندی. [ دِ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 7500 گزی جنوب خاوری شوسه مراغه بمیانه. محلی است کوهستانی و معتدل و سکنه آن 157 تن مذهبشان شیعه و زبانشان ترکی است، آب آنجا از رودخانه است و محصول آنجا غلات، نخود، بزرک میباشد. شغل اهالی زراعت و صنعت دستی جاجیم بافی است. راه مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در ۷۵٠٠ گزی جنوب خاوری شوسه مراغه بمیانه.

جمله سازی با خادم کندی

تا روز و شب دو خادم رومی و نوبی‌اند هر یک به صدق عنبر جان بر میان اوست
چشم آن دارم که چون خوانی کشد بر اهل فقر خادم لطف تو بشمارد مرا هم از عیال
چون خادم ديد كه صاحب خر مى خواهد او را به شكايت نزد قاضى ببرد، حقيقت را بازگوكرد كه ديشب چه بر سر خر آمده است !
با فزوغش چرخ سرکش خادمی مشعل فروز با وجودش دهر داهی لولئی آئینه دار
6 - در مساجد بزرگ، خادمان بيشترى لازم است؛ بنابراين مسجد بايد با استخدام چندخادم در شيفت هاى مختلف، اداره شود تا خادمين محترم دچار خستگى نشوند.
11 نماز و نمازگزار به قدرى عزيز است كه حتّى ابراهيم بايد خادم مكان آن باشد. (طَهّر بَيتى للطّائفين... و الرُّكّع السؤ جود)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار
روزگار
خوار
خوار
چیست
چیست
فال امروز
فال امروز