جرگه ٔ سیداحمد

لغت نامه دهخدا

جرگه سیداحمد. [ ج َ گ َ / گ ِ ی ِ س َی ْ ی ِ اَ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بن معلا از بخش شوش از شهرستان دزفول. این ده در 16 هزارگزی شمال باختری شوش و 3 هزارگزی باخترراه شوسه دزفول به اهواز قرار دارد. محلی است دشت وگرمسیر و مالاریایی و 500 تن سکنه شیعه عربی زبان دارد و آب آن از رودخانه کرخه است و محصول آن غلات، برنج و کنجد و شغل اهالی زراعت است و راه آن در تابستان اتومبیل رو و دارای دبستان است. ساکنان از طایفه عشایر لر می باشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بن معلا از بخش شوش از شهرستان دزفول. این ده در ۱۶ هزار گزی شمال باختری شوش و ۳ هزار گزی باختر راه شوسه دزفول به اهواز قرار دارد.

جمله سازی با جرگه ٔ سیداحمد

برادر او پیر سیداحمد گیلانی یکی از رهبران «هفت‌گانه پیشاور» بود، که بر ضد حکومت کمونیستی افغانستان و نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی می‌جنگید.
از جمله حوادث این مجلس می‌توان به مخالفت آذری قمی با نطر روح‌الله خمینی در خصوص نخست‌وزیری میرحسین موسوی، چاپ و نشر شب‌نامه توسط سیداحمد مصطفوی‌کاشانی، نماینده مردم نطنز در مجلس شورای اسلامی در خصوص مخالفت با سپاه و حمایت از ارتش و دستگیری وی در زمان نمایندگی مجلس به همراه سرهنگ کتیبه ریاست رکن ۲ ارتش و سرهنگ آگاه، اشاره کرد از سوی دیگر ماجرا عزل منتظری از قایم مقامی رهبری نیز موضوع مهمی بود که در این دوران کشور با تحت شعاع قرار داد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اگزجره
اگزجره
فاک
فاک
پاداش
پاداش
چوسی
چوسی