برگذار کردن

لغت نامه دهخدا

برگذار کردن. [ ب َ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) انجام دادن. اجرا کردن. || بپایان بردن. ( فرهنگ فارسی معین ). بانجام رسانیدن. ختم کردن. ورگذار کردن. خاتمه بخشیدن: عروسی را با صد تومان برگذار کردند. عزا را با سه نهار و یک هفته و یک چله برگذار کردند. مهمانی را به یک عصرانه برگذار کردند. ( از یادداشت دهخدا ). || سپری کردن.سپری ساختن. || برپا داشتن. ( فرهنگ فارسی معین ). || عرض کردن. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). || انعام دادن و بخشش کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به برگزار کردن شود.

فرهنگ معین

(بَ. گُ. کَ دَ ) (مص م. ) سپری کردن، به پایان بردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- سپری کردن سپری ساختن. ۲- برپاداشتن منعقد ساختن.، انجام دادن اجرا کردن.

ویکی واژه

سپری کردن، به پایان بردن.

جمله سازی با برگذار کردن

💡 مطابق نقل روايات معتبره و احاديث متواتزه مراسم عقد ازدواج ملكه ملك و ملكوت فاطمهلاهوتى صفات قبل از اينكه در زمين برگذار شود بفاصلهچهل يوم پيشتر در عالم بالا و آسمان الوهى تحقق يافته و سپس بفرمان ربوبى در عالمسفلى اين مراسم بموقع اجرا گذارده شده و انجام يافته است.

💡 در نهج البلاغه آمده است: پروردگار چيزهايى را بر شما واجب داشته است. آن ها را تباهمكنيد! و شما را حدودى نهاده است. از آنها مگذريد! و از چيزهائى باز داشته است. آنها راانجام مدهيد! و چيزهائى را به سكوت برگذار كرده است. به فراموشى نسبت مدهيد! ونورزيد!

💡 با لطف خداوند ستاد اقامه نماز تشكيل شد و هرسال اجلاس با شكوهى در يكى از استان ها با پيام رهبر عزيز انقلاب و حضور شخصيتهاى سياسى فرهنگى برگذار گرديد و مسائل نمازدنبال شد.

💡 در ساعت ۱ بامداد روز ۲۵ خرداد در پی اعتراضات دانشجویان این دانشگاه نسبت به نحوه برگذاری انتخابات، موجی از دانشجویان فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و «الله اکبر» سر می‌دادند که با مداخله یگان‌های ویژه به اعتراضات خاتمه داده شد. در پی این اعتراضات نمای ساختمان اصلی دانشگاه و دانشکده علوم آسیب دید.

💡 مراسم ورود پيامبر اسلام به شهر مدينه، با نهايتتجليل و احترام برگذار شد. موجى از شادى در اعماق قلوب مردم آن سرزمين بوجود آمدهبود.

منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز