اعین الراطین

لغت نامه دهخدا

اعین الراطین. [ اَ ی َ ] ( ع اِ مرکب ) اثلق است و سنکسبویه را نیز نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). سکسبنوین. سَنجسَبوَه. سنگ سیویه.اطباع الکلبة. سپستان. ( ترجمه ابن البیطار ص 96 ).

فرهنگ فارسی

اثلق اسن و سنکسبویه را نیز نامند

جمله سازی با اعین الراطین

گر أعمی دیدی اعیان راکماکان عیان گشتی در اعین ذات اعیان
احین رمتنی اعین الناس بالهوی اشارت ید الواشی الی یشیر
وَ بِالْآخِرَةِ یعنی و بالنشأة الآخرة، و قیل بالدّار الآخرة. سمّیت آخرة لتأخرها عن الدنیا، و قیل لتأخرها عن اعین الخلق.
از خاور ار بباختر آرم روی روی آورند اعین و عیانم
مطیع نفس نفیسش در انفس است انفاس رهین پرتورویش در اعین است انظار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل
قمبل
کص
کص
گوت
گوت
فال امروز
فال امروز