لغت نامه دهخدا کوبکو. [ ب ِ ] ( ق مرکب ) از این کوچه به آن کوچه و از اینجا به آنجا. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). و رجوع به کو شود.
جمله سازی با کوبکو کوبکو تازانکه گردد با نگاری همنشین دربدر یازان که گردد با ظریفی رایگان جان که جویانت نباشد کوبکو مردۀ بیجان بود جانش مگو مستئی و جنونی و کشتن کوبکو دربدر هوس دارم