کل کن

لغت نامه دهخدا

کل کن. [ ] ( اِ ) نام گیاهی است اما قرأت کلمه مشکوک است. ( تذکرة الاولیاء ج 2 ص 326 و 328 ): ابوسعید هفت سال دیگر در بیابان گشت و کل کن می خورد و با سباع می بود. ( تذکرة الاولیاء ). فلان کس چندین سال است تا کل کن می خورد... ( تذکرة الاولیا ). و رجوع به کلکنک شود.

فرهنگ فارسی

نام گیاهی است اما قرائ ت کلمه مشکوک است.

جمله سازی با کل کن

ز علم کل کنون بوئی نبردی تو در میدان خود گوئی نبردی
راز من با ساز کل کن آشکار این زمان این از تو کردم اختیار
دشمن خویش و تمام لشکری ترک کل کن تا ز دولت برخوری
نمودند آفتاب و ماه جمعی تو نفی کل کنی بی‌نور شمعی
فنا میخواهم و کل کن فنایم تو جانا باز خر در این بلایم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
امجق
امجق
کصخل
کصخل
هورنی
هورنی
فال امروز
فال امروز