در سرزمین زوزن، مردی بزرگمنش و بلندپایه به سر میبرد که به خواجه شهرت داشت. این بزرگوار، نهتنها دارای جایگاهی رفیع و مقامی شامخ بود، بلکه از والاترین صفات اخلاقی نیز بهره میبرد. او را به سبب روانی پاک و طبیعت بیآلایشش میستودند و همواره به عنوان انسانی نیکسیرت و بلندهمت از او یاد میشد. محضر و مجلس او، جایگاه اهل فضل و دانش بود و حلقهی اصحاب ادب و حکمت، همواره از حضور پربرکت این شخصیت کریمالنفس بهرهمند میگشت. درهای خانهاش بر روی نیازمندان و دردمندان، گشوده بود و دست بخشندهاش، هر نیاز را بیپاسخ نمیگذاشت. جود و سخاوت او، زبانزد خاص و عام بود و خلق و خوی ملایم و رفتار شایستهاش، قلبها را به سوی خود جذب میکرد. نام نیک او در سراسر آن دیدار طنینانداز بود و یادش در خاطر مردمان، به عنوان نمادی از مروت و مردانگی، برای همیشه نقش بسته است. این بزرگمرد زوزنی، با اعمال نیک و منش والای خود، چنان اثری در جامعهی خویش به جای گذاشت که داستانهای کرم و جوانمردیاش، برای نسلها به یادگار ماند و مایهی مباهات شد.
کریم النفس
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کریم النفس
کریم النفس جرمی در عیانش نیاید جز که بخشد در زمانش