نموم

لغت نامه دهخدا

نموم. [ ن َ ] ( ع ص ) سخن چین. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ). بسیار غمازی کننده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). نمام. منم. ( متن اللغة ). نام. ( اقرب الموارد ). خبرکش. دوبه هم زن. ( یادداشت مؤلف ). || ورغلاننده و آراینده سخن را به دروغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به معنی قبلی شود.

فرهنگ فارسی

سخن چین ٠ بسیار غمازی کننده ٠ نمام ٠ منم ٠ نام ٠ یا ور غلاننده و آراینده سخن را به دروغ ٠

جمله سازی با نموم

نموم از هوالله است پیدا عیانم قل هوالله است پیدا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجورسن یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز