ندیب

لغت نامه دهخدا

ندیب. [ ن َ ] ( ع ص ) پشت نشاندار زخم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پشتی که در وی نشان زخم باشد. ( ناظم الاطباء ). || جرح ندیب؛ جراحتی که اثر آن باقی است. ( از منتهی الارب ). زخمی که از وی اثری باقی بود. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پشت نشاندار زخم یا جرح ندیب جراحتی که اثر آن باقی است.

جمله سازی با ندیب

به شهر سر ندیب، وز هندوان همه ساله مردم بدان کُه دوان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال راز فال راز فال رابطه فال رابطه فال کارت فال کارت