نامعهود

لغت نامه دهخدا

نامعهود. [ م َ ] ( ص مرکب ) بی سابقه. غیرمنتظر. که مسبوق به سابقه ای نیست:
سفله گو روی مگردان که اگر قارون است
کس از او چشم ندارد کرم نامعهود.سعدی.|| نامألوف. نامأنوس: و بازرگان از مطالعه ضیعت و معامله تجارت بازگشت و در شهر به طرفی نامعهود فرودآمد. ( سندبادنامه ص 157 ). و بدین موضع نامعهود و طریق نامألوف آمدن بر سبیل تفرد و تجرد موجب چیست. ( سندبادنامه ص 222 ).

فرهنگ فارسی

۱ - ناشناخته.۲ - آنچه که مسبوق بسابقه ای نیست. ۳ - نامانوس.نامالوف مقابل معهود.

جمله سازی با نامعهود

💡 سفله گو روی مگردان که اگر قارونست کس ازو چشم ندارد کرم نامعهود

💡 سفله گو روی مگردان که اگر قارونست کس ازو چشم ندارد کرم نامعهود

تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز