اربک

لغت نامه دهخدا

اربک. [ اَ ب َ ] ( ع ص ) تیره فام. || شتر سیاه تیره رنگ یا شتری که هر دو پهلو و گوشهای وی سخت سیاه و سوای آن تیره رنگ باشد. ج، رُبک. ( منتهی الارب ).
اربک.[ اَ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است به خوزستان و آنرا اَربُق نیز گویند. ( منتهی الارب ). شهری و ناحیه ایست از اهواز، صاحب قراء و مزارع و در آن پلی است که ذکر آن در غزوات اوایل اسلام آمده است. لشکر اسلام اربک را در عهدخلیفه دویم در سنه هفده هجری بسرداری نعمان بن مقرن المزنی فتح کردند و این پیش از فتح نهاوند بود. ( معجم البلدان ) ( مرآت البلدان ). و رجوع به اربق شود.

فرهنگ فارسی

تیره فام

جمله سازی با اربک

💡 سفر اربکان نخست‌وزیر ترکیه (از حزب اسلامگرای رفاه) به تهران و انعقاد قرار داد صادرات گاز ایران به ترکیه مهم‌ترین رویداد در روابط دوکشور در دولت هاشمی بود. گرچه این وضعیت دیری نپایید و باقدرت گرفتن لائیک‌ها پس از او روابط ایران و ترکیه وضعیت وخیمی یافت. وضعیتی که تا سال اول دولت خاتمی نیز ادامه یافت.

💡 در مارس ۱۹۹۷ ائتلافی بین مسعود ییلماز از حزب میهن و تانسو چیللر از حزب راه واقعی تشکیل شد. برنامه این بود که ییلماز و چیللر نخست‌وزیر را جایگزین کنند. با این حال، حواس‌پرتی عمومی زیادی در اثر تهدیدهای رهبر حزب رفاه، نجم‌الدین اربکان برای تحقیق از چیللر برای فساد، ایجاد شده بود. در همین حال، اربکان، که از ائتلاف کنار گذاشته شده بود، همه تلاش خود را برای حمایت از ناتوی اسلامی و نسخه اسلامی اتحادیه اروپا انجام داد.

کونی یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز