قلتاق. [ ق َ ] ( ترکی، اِ ) چوب بندی زین. ( فرهنگ نظام ). آن جزء از زین اسب که از چوب سازند و بر آن نشینند. ( ناظم الاطباء ). پوستی باشد که بر میان حنای زین بکشند. و حنای زین را هم گویند. ( سنگلاخ: قالتاق ): ای همچو تو مبهم پدر بینی تو قلتاق پسر برادر دینی تو صد فیل به زیر بار یک فرد کشند دفتربندان کشور بینی تو.حکیم شفائی ( از آنندراج ).رجوع به قالتاق و غلتاق و غلطاق شود.
فرهنگ معین
(قَ ) [ تر. ] (اِ. ) بخشی از زین اسب که از چوب سازند، چوب زین.
فرهنگ عمید
آن قسمت از زین اسب که از چوب ساخته می شود، چوب بندی زین اسب.
فرهنگ فارسی
( اسم ) بخشی از زین اسب که از چوب سازند چوب زین.
ویکی واژه
بخشی از زین اسب که از چوب سازند، چوب زین.
جمله سازی با قلتاق
با حرکت رودخانه به سمت شرق، به طرف کوچا، از رشته کوه قلتاق در درهای شیبدار عبور میکند. در دیواره شمالی دره، ۲۳۰ غار حک شدهاند که محوطه باستانشناسی غارهای قیزیل را تشکیل میدهند.