آیتالله حاج شیخ عبدالحسین تهرانی ملقب به شیخالعراقین (درگذشته ۱۲۸۶ قمری) از فقیهان برجسته قرن سیزدهم هجری بود که به دقت نظر، اندیشهٔ صائب و همت بلند شهرت داشت. در دوران اقامت او در کربلا، جمعیت زیادی از مردم از وی تقلید میکردند. او از شاگردان ممتاز آیتالله صاحبجواهر بهشمار میرفت و از جانب ایشان اجازهٔ اجتهاد دریافت کرده بود. صاحبجواهر به اجتهاد تنها چهار تن از شاگردان خود تصریح کرده بود که یکی از آنان شیخ عبدالحسین بود. این تأیید، نشاندهندهٔ جایگاه رفیع علمی و دینی اوست. همچنین آیتالله میرزا حسین نوری، محدث نامدار شیعه، وی را زبدهٔ اعاظم محققین و نخبهٔ افاخم مدققین خوانده است.
بهگفتهٔ اعتمادالسلطنه، شیخالعراقین مجتهدی بسیار فاضل و مورد قبول عامه بود و در دولت عثمانی نیز از اعتبار قابلتوجهی برخوردار بود؛ بهگونهای که حاکمان عراق عرب حرمتی عظیم برای او قائل بودند. ناصرالدینشاه قاجار، نظارت بر امور تعمیرات و تأسیسات ایران در عتبات عالیات از جمله توسعهٔ صحن مطهر امام حسین(ع) و تعمیر بناهای آن را به او سپرد و از دقت و مراقبت وی در تعمیر گنبد و نصب خشتهای طلایی ابراز رضایت کامل کرد. شاه در سال ۱۲۷۴ قمری، مأموریت تعمیر صحن مطهر ائمه(ع) در کربلا، کاظمین و سامرا را به عهدهٔ او گذاشت و شیخ از آن تاریخ تا پایان عمرش در ۱۲۸۶ قمری، به این مهم اشتغال داشت. کتابخانهٔ شخصی او در کربلا نیز بهدلیل داشتن نسخههای نفیس، مشهور بود.
شیخالعراقین مورد اعتماد و عنایت ویژهٔ میرزا تقیخان امیرکبیر قرار داشت. امیرکبیر که در شناسایی افراد تیزبین بود، علاوه بر ارجاع محاکمات شرعی دیوان به محضر او، در مسائل مشکلساز و امور پیچیده با وی مشورت میکرد و حتی در تعیین نام فرزندان شاه از استخارههای شیخ بهره میگرفت. بهگفتهٔ مورخانی چون عباس اقبال و فریدون آدمیت، پس از آشنایی امیر با شیخ، روزبهروز بر اعتمادش به او افزوده شد تا جایی که وی را بهعنوان وصی خود انتخاب کرد. شیخ نیز از ثلث اموال امیرکبیر، مسجد و مدرسهای در تهران بنا نهاد که امروزه به مسجد و مدرسهٔ شیخ عبدالحسین (معروف به آذربایجانیها) شناخته میشود. همچنین شواهد نشان میدهد پس از شهادت امیرکبیر، شیخ مباشرت امور خانوادهٔ او را نیز بر عهده گرفت.