حرقوة در زبان عربی به ناحیه بالایی کام نزدیک به حلق اشاره دارد. همچنین در برخی منابع، این واژه به ناحیهای بالایی لهات در گلو نیز اطلاق میشود. در اصطلاحات آناتومی قدیم، حَرقُوة گاهی برای توصیف ساختارهای ظریف حلقوم به کار میرفت. برخی لغتشناسان، از جمله ابن سیده در المحکم، آن را معادل أَعْلَى الحَنَكِ، بالاترین نقطه سقف دهان دانستهاند. در معنای دیگر، حَرقُوة به استخوان بالایی سرین اشاره دارد که در پایین ستون فقرات و بین دو کمر قرار دارد. این استخوان در متون طب سنتی به عنوان «عظم العَجُز» نیز شناخته میشود. در لهجههای محلی عربی، گاهی به تودههای چربی پشت گردن حیوانات نیز حَرقُوة گفته میشود.
حرقوه
لغت نامه دهخدا
( حرقوة ) حرقوة. [ ح َ ق ُ وَ ] ( ع اِ ) اعلای کام از حلق. ( منتهی الارب ). بالای لهات. بالای لهات از حلق. || استخوان سر سُرین. ( منتهی الارب ). حرقفه.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
حرق (۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)