دم کلفتی

لغت نامه دهخدا

دم کلفتی. [ دُ ک ُ ل ُ ] ( حامص مرکب ) ( اصطلاح عامیانه ) صفت دم کلفت. تمول. پولداری. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دم کلفت شود.

فرهنگ فارسی

صفت دم کلفت. تمول. پولداری.

جمله سازی با دم کلفتی

💡 رسوبات و سنگ‌های رسوبی با لایه‌بندی مشخص می‌شوند که زمانی رخ می‌دهد که لایه‌هایی از رسوب با اندازه‌های مختلف ذرات روی هم قرار گیرند. کلفتی این لایه‌ها از میلی‌متر تا سانتی‌متر متغیر است و حتی می‌تواند به متر یا چند متر نیز برسد.

💡 دیوارهٔ سلولی باکتری‌های گرم مثبت لایهٔ پپتیدوگلیکانی (مورینی) کلفتی (۲۰–۸۰ نانومتر) دارد که از زنجیرهایی با زیرواحدهای ان-استیل‌گلوکزآمین و ان-استیل‌مورامیک اسید تشکیل شده‌است. به‌دلیل اتصال متقاطع زنجیرهای تتراپپتیدی، این لایه از استحکام بالایی برخوردار است. این زنجیرهای تتراپپتیدی با پل‌های اولیگوپپتیدی به زیرواحد ان-استیل‌مورامیک اسید متصل می‌شود.

💡 سخن در پرده گفتن محتشم تاکی زبان درکش که پر بیهوده میگوئی و من بد کلفتی دارم

💡 حریفان هر که را دیدیم در دل کلفتی دارد بنازم شیشهٔ می را که صافی طینتی دارد

💡 این زمان کز کوی او محروم گشتم، هر زمان بر دلم از یاد هر الفت فزاید کلفتی