گهر اور

لغت نامه دهخدا

( گهرآور ) گهرآور. [ گ ُ هََ وَ ] ( نف مرکب ) مخفف گوهرآور. رجوع به ذیل همین کلمه شود.

فرهنگ فارسی

( گهر آور ) ( صفت ) پدید آورند. گوهر موجد جواهر: گاوی کنند و چون صدف آبستن اند لیک از طبع گوهر آور و عنبر فکن نیند. ( خاقانی )

جمله سازی با گهر اور

لب مگشای چون صدف تا گهر آوری به‌ کف گوش طلب‌که‌کارگوش هیچ دهن نمی‌کند
جلایر شرح دیگر را بیان کن گهر آور نثار این و آن کن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
صبا
صبا
مجال
مجال
درس
درس
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس