خمیده کردن

لغت نامه دهخدا

خمیده کردن. [ خ َ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خم کردن.خم گردانیدن. تأوید. تاود. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خم کردن خم گردانیدن

جمله سازی با خمیده کردن

پیش‌نمونهٔ دوم آن به سریال VX777 در سپتامبر ۱۹۵۳ به پرواز درآمد. در این پیش نمونه پایهٔ ارابهٔ فرود بلندتر شد و نشانگر دیداری هدفگیر بمب زیر کابین و موتورهای بریستول الیمپوس ۱۰۰ نصب گردید. به پیشنهاد فالک به جای فرمان کنترل یک جویستیک به سبک جنگنده نصب گردید. هر دو پیش‌نمونه بال‌های کاملاً دلتا با لبه‌های صاف داشتند. در خلال آزمایش ژوئیهٔ ۱۹۵۴، VX777 به هنگام یک فرود سنگین در فارنبارو آسیب جدی دید، ولی بعداً تعمیر گردیده و متورهای الیمپوس ۱۰۱ روی آن نصب گردید و آزمایش دیگری در اکتبر ۱۹۵۵ با این موتور روی آن انجام شد. به هنگام بررسی سرعت و ارتفاع بالا به هنگام نزدیک شدن به سرعت صوت کوبشی ملایم و چند مشکل دیگر پروازی از قبیل میل به شیرجهٔ کنترل‌نشدنی مشاهده گردید که قابل چشم‌پوشی نبود. راه حل آن تغییر شکل بال و خمیده کردن و گره‌دار کردن در نظر گرفته شد که این شکل بال بال مرحلهٔ دوم بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هلابیکم
هلابیکم
جوز
جوز
می نگارد
می نگارد
مبدأ
مبدأ