پی کسی افتادن

لغت نامه دهخدا

پی کسی افتادن. [ پ َ / پ ِ ی ِ ک َ اُ دَ ] ( مص مرکب ) بدنبال وی افتادن. تعقیب او کردن. || تبعیت او کردن. پیروی او کردن.

فرهنگ فارسی

بدنبال او افتادن تعقیب وی کردن

جمله سازی با پی کسی افتادن

معاف دار که با خویشتن نپردازد کسی که خاطر او در پی کسی دگرست
تاکس نبیندت ز نظرها نهان شدی تا پی کسی سویت نبرد لامکان شدی
پی کسی بر آب دریا کی برد من به گرداب بلا خواهم رسید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصخل یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
نار یعنی چه؟
نار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز