نمک کردن

لغت نامه دهخدا

نمک کردن. [ ن َ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب )نمک در ظرفی یا غذایی ریختن. نمک بر چیزی پاشیدن.

فرهنگ فارسی

نمک در ظرفی یا غذایی ریختن ٠ نمک بر چیزی پاشیدن ٠

جمله سازی با نمک کردن

نام یواس نور (که بعضاً اوبسونور یا اوبسونود هم می‌گویند) از سوبسن می‌آید که یک کلمه مغولی است برای رسوبات تلخ بجامانده از درست کردن کومیس (شراب شیر مغول) و نور نیز کلمه مغولی برای دریاچه است. این اسم به دریاچه نمکی با آب غیر آشامیدنی دلالت دارد.
امروزه یکی از مصرف‌کنندگان اصلی پودر و گرانول منیزیم در فرایند متالورژی قطعات آهنی است که در آن پودر و گرانول منیزیم در حالت خالص یا به عنوان یک مخلوط با آهک و کاربید کلسیم برای خارج کردن سولفوریزاسیون از کوره آهن استفاده می‌شود. گرانول و پودر منیزیم با پوشش نمک در حالت خالص با توجه به فاکتورایمنی مرز اشتعال و انفجار که حداکثر اثر را فراهم می‌کند، اعمال می‌شود.
ترک حلوا یا ترک ماه رمضان یکی از شیرینی‌های محلی در استان گیلان است. مواد این حلوا را برنج یا نشاستهٔ گندم، شکر، کره، گلاب و مغز هل کوبیده تشکیل می‌دهد. برای تهیه این حلوا برنج را چند بار آب‌شویی کرده و بدون نمک یک شب آن را خیس می‌کنند بعد در نمکیار چند بار سائیده شده تا نرم شود در شمال این نوع آماده کردن برنج را «فشکل» می‌نامند.
طبیعت یوتکتیک نمک و آب هنگامی خودش را نشان می‌دهد که نمک را برای پاک کردن برف روی جاده‌ها می‌ریزند. یا با یخ مخلوط می‌شود تا محصولی با دمای کمتر تشکیل دهند (به عنوان مثال در صنعت بستنی سازی)
در طبخ این غذا ابتدا سینه مرغ را به شکل فیله خرد کرده سپس فیله‌ها را در خمیری که از مخلوط کردن آرد گندم، آرد برنج، آرد ذرت، بیکینگ پودر، ماءالشعیر و نمک تهیه شده قرار می‌دهند و در نهایت آن‌ها را سرخ می‌کنند. همچنین می‌توان سیب‌زمینی سرخ‌کرده و پیاز سرخ‌کرده را نیز در کنار آن سرو کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال مکعب فال مکعب