لغت نامه دهخدا
صرصرصفت. [ ص َ ص َ ص ِ ف َ ] ( ص مرکب ) همانند باد صرصر. تند و تیز:
صرصرصفت در صفدری، تیغش چو تیغ حیدری
بر سینه ٔدیو و پری، از خلد ابرار آمده.خاقانی.
صرصرصفت. [ ص َ ص َ ص ِ ف َ ] ( ص مرکب ) همانند باد صرصر. تند و تیز:
صرصرصفت در صفدری، تیغش چو تیغ حیدری
بر سینه ٔدیو و پری، از خلد ابرار آمده.خاقانی.
( صفت ) مانند باد صرصر تند و تیز.
💡 باد پایان ز تف خنجر عادی صفتان طبع دور فلک و عادت صرصر گیرند