خطا گیر

لغت نامه دهخدا

خطاگیر. [ خ َ ] ( نف مرکب ) اشتباه گیر. غلطگیر. سهوگیر. || جرم گیر. گناه گیر. از خطا درنگذر. پوزش گناه نپذیر.

فرهنگ فارسی

اشتباه گیر غلط گیر

جمله سازی با خطا گیر

دیوانه باش و هوشیار، آدم شو و سیه کار میخانه گیر بگذار، گویند ره خطا کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چندش
چندش
هول
هول
کپه اقلی
کپه اقلی
سلیطه
سلیطه