جراحت خندان
فرهنگ فارسی
جمله سازی با جراحت خندان
از تبسم لعل او چون غنچه خندان است و بس بر جراحتهای قلبم یک نمکدان است و بس
بر جراحتهای پیکان خسته آن غمزه را نوش دارو جز در آن لبهای خندان یافت نیست
شکر لبا، سوی عاشق چو بگذری خندان نمک مریز که دل پر جراحت است او را