واژهی بیلطافت یک صفت مرکب در زبان فارسی است که از ترکیب دو بخش بی بهمعنای فاقد و لطافت بهمعنای نرمی، ظرافت و زیبایی تشکیل شده است. این ترکیب بهصورت کامل و با استفاده از نیمفاصله بهشکل بیلطافت نوشته میشود و در متون رسمی و ادبی کاربرد دارد. از لحاظ معنایی، این صفت برای توصیف امور، اشیاء یا ویژگیهایی بهکار میرود که فاقد ظرافت، نرمی و زیبایی هستند و در مقابل، دارای زمختی، خشونت یا ناپسندی میباشند. بهبیانی دیگر، هر چیزی که از کیفیتهای دلپسند و ملایم عاری باشد، در حوزهی معنایی این واژه قرار میگیرد. در متون کهن و فرهنگهای لغت، از جمله ناظمالاطباء، این واژه بهعنوان مترادفی برای واژگانی چون زشت، درشت و نامطبوع ذکر شده است. برای درک دقیقتر دامنهی معنایی این واژه، میتوان به مدخل اصلی لطافت در منابع معتبر مراجعه نمود تا ارتباط معنایی بین این دو واژه بهطور کامل روشن گردد.
بی لطافت
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با بی لطافت
با سرو از لطافت قدّ تو بادِ صبح هر نکته یی که گفت چمن از هوا گرفت
نه ز آب و خاک مجسّم که روح پاکی از آنک بدین لطافت و خوبی بشر نمی باشد