شد و مد

لغت نامه دهخدا

شد و مد. [ ش َد دُ م َدد ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) لفظ عربی است. فارسیان به معنی شأن و شوکت و تکلف استعمال نمایند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تأکید و اهمیت. زور و قوت. درشتی و سختی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

لفظ عربی است. فارسیان بمعنی شان و شوکت و تکلف استعمال نمایند.

جمله سازی با شد و مد

حضرت مولى خاطره اى را از دوران تحصيل شان در تهراننقل فرموده اند كه يكى از دوستان درسى جناب علامه شعرانى رحمة الله عليه شبى درمنزلش روضه خوانى داشت و از جناب آقاى شعرانى و از من دعوت بهعمل آورد و من بر اثر درس و بحث نتوانستم در آن مجلس شب شركت نمايم و فرداى آن روزدر درس كه حاضر شدم، جناب استاد علمه شعرانى فرمود: ديشب جاى تان خالى بود، درجلسه ديشب آقاى منبر رفت و بحث از معراج را بميان آورد و مردم كسبه بازار و كوچه كهبا معراج كارى نداشتند او تنها حرفى كه داشت با من داشت و بالاخره بحث را كشاند بهاينجا كه پيامبر بر رفرف و براق سوار شد و با يك آب و تاب و شد و مد خاصى مىگفت كه حالا كى گفته كه پيامبر بطور مستقيم بالا رفته است تاسوال شود كه آسمان چگونه خرق شد و التيام پيدا كرد بعد با لحنى خاص گفت: نهخير آقا اينطور نبود و سپس به حل مشكل معراج پرداخت كه بدين صورت بود كه بربراق سوار شد و رفته تا مرز بين زمين و آسمان و از آن پشت به صورت اوريبى بهبالاى بام آسمان رفته و اشكال خرق و التيام هم پيش ‍ نمى آيد زيرا چرا بام رابشكافد و بالا رود خوب از آن طرف به معراج رفته است...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجات یعنی چه؟
نجات یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز