زهما

لغت نامه دهخدا

زهما. [ ] ( اِ ) عاشق باشد. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 18 ):
عبدای توام مریز مر عبدا را
زهمای توام میاکشان زهما را.قریحی ( از لغت فرس ایضاً ).

جمله سازی با زهما

زهما دوره ابتدایی را در قندهار و دوره ثانوی (متوسطه) را در لیسه حبیبیه شهر کابل به پایان رساند. او تحصیل را در دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه کابل ادامه داد. پس از فارغ التحصیلی، زهما در وزارت معارف افغانستان استخدام شد. او در ۱۳۳۴خورشیدی/۱۹۵۵میلادی، با بورسیه این وزارت، به لندن رفت.
زهما در سال ۱۳۶۴خورشیدی/۱۹۸۵میلادی، از طریق بوداپست، پایتخت هنگری/مجارستان به شهر ویانا، پایتخت اتریش رفت و تا زمان مرگش در ۲۴ سرطان/تیر ۱۳۹۷خورشیدی (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۸میلادی) در این شهر مقیم بود.
علی محمد زهما در ۱۳۰۶خورشیدی (۱٩٢٨میلادی) در قندهار زاده شد. خانواده او از آوارگان هزاره بود که پس از تهاجم عبدالرحمن به هزارستان (۱۲۶۹خورشیدی/۱۸۹۰میلادی)، از ارزگان به قندهار تبعید شده بودند.
زهما بعد از رهایی از زندان، از نیمه ۱۳۵۹خورشیدی/۱۹۸۰میلادی، تا ۱۳۶۴خورشیدی/۱۹۸۵میلادی، در عنوان مشاور آکادمی علوم افغانستان خدمت کرد.
علی محمد زهما، از نخستین فعالان حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود، که بعداً بنا به دلایلی از این حزب کناره گرفت. زهما بعد از کودتای محمدداوود خان، در سال ۱۳۵۲خورشیدی/۱۹۷۳میلادی، از تدریس در فاکولته/دانشکده ادبیات محروم شد. او پس از کودتای کمونیستها در ۱۳۵۷خورشیدی/۱۹۷۸میلادی، به دستور نور محمدترکی به زندان پلچرخی منتقل و شکنجه شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز