خارجی شکل

لغت نامه دهخدا

خارجی شکل. [ رِ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) کسی که شکل و ترکیب خارجی دارد. کسی که مذهب خارجی دارد: اولا لشکر آن مرتضی که باشند شیر مردان... نه مشتی اموی طبع، مروانی رنگ، خارجی شکل. ( کتاب النقض ص 475 ).

فرهنگ فارسی

کسی که شکل و ترکیب خارجی دارد کسی که مذهب خارجی دارد.

جمله سازی با خارجی شکل

روان‌پویشی (به انگلیسی: Psychodynamics) بر این اندیشه استوار است که افکار و هیجان‌ها علل مهم رفتار هستند. رویکرد روان‌پویشی به رفتار به درجات مختلف بر این فرض استوارند که رفتار قابل‌مشاهده (پاسخ‌های آشکار) تابعی از فرایندهای روانی داخلی (رویدادهای پنهان) است. رویدادهای درونی و منابع تحریک محیطی که از سوی نظریه‌پردازان روان‌پویشی مطرح شده با هم متفاوتند، اما همه آنها در این باره توافق دارند که شخصیت را ترکیبی از وقایع داخلی و خارجی شکل می‌دهد که از نظر آنها وقایع درونی در این زمینه نقش عمده‌تری دارند.
میدان سرخ داستان زنی تنهاست به نام شیدا (مهتاب کرامتی) که ناخواسته وارد بازی وحشتناکی می‌شود که توسط همسر او و یک تروریست خارجی شکل گرفته‌است. او برای نجات جان دخترش در معرض انتخاب میان عشق، انتقام و قدرت قرار می‌گیرد و با سه قاچاقچی مطرح و قدرتمند به نام‌های پاپ (حمید فرخ‌نژاد)، تورج مبینی (علی مصفا) وعبد مکین (سعید داخ) مدتی همراه می‌شود، غافل از آنکه پایان این بازی، خون‌بار خواهد بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجات
نجات
با دقت
با دقت
کیری
کیری
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل