حسین اشعری
فرهنگ فارسی
جمله سازی با حسین اشعری
چون علیبن حامد کوفی هنگام ترجمهٔ چچنامه در ۶۱۳، ۵۸ ساله بوده، احتمالاً حدود ۵۵۵ متولد شدهاست. خاندان وی، چنانکه نسبتش به کوفی نشان میدهد، اصالتاً اهل کوفه بودند و علیبن حامد هم در آنجا به دنیا آمد و پرورش یافت. وی اوایل عمرش را در زادگاهش در «فراغت و نعمت» گذراند. در دههٔ نخست سدهٔ هفتم، هنگامی که حدود پنجاه سال داشت، به سبب حوادث ناگوار، وطن را ترک کرد و به سند رفت و در ابتدای فرمانروایی ناصرالدین قُباچه (حک:۶۰۲-۶۲۴) در شهر اُچ، پایتخت وی، سکنی گزید. علیبن حامد نزد شرفالملک رضیالدین ابوبکربن محمد اشعری، وزیر ناصرالدین قُباچه، تقرب یافت و تا وی زنده بود، در حمایت او زندگی کرد. با درگذشت شرفالملک و به وزارت رسیدن پسرش، عینالملک فخرالدین حسین اشعری، اوضاع علیبن حامد به سبب رقابت و ستیزهٔ حاسدان دگرگون شد و با سختی مواجه گردید. از اینرو، در ۶۱۳ کارهایی را که در دست داشت رها کرد و به مطالعه پرداخت. وی در اندیشهٔ تألیف کتابی دربارهٔ فتح سند به دست مسلمانان، از اُچ به شهرهای اَرور و بَکَّر (بَهکَر) رفت. او با مولانا قاضی اسماعیلبن علیبن محمد ثقفی، از بازماندگان محمدبن قاسم ثقفی (فاتح سند، متوفی ح ۹۸)، ملاقات کرد و ثقفی کتابی به عربی دربارهٔ فتح هند و بلاد سند به علیبن حامد نشان داد. این کتاب به خط یکی از اجداد ثقفی رونویسی یا تألیف شده بود. علیبن حامد این کتاب را از عربی به فارسی ترجمه کرد و به عینالملک فخرالدین، وزیر ناصرالدین قباچه، تقدیم نمود.
چون علیبن حامد کوفی هنگام ترجمهٔ چچنامه در ۶۱۳، ۵۸ ساله بوده، احتمالاً حدود ۵۵۵ متولد شدهاست. خاندان وی، چنانکه نسبتش به کوفی نشان میدهد، اصالتاً اهل کوفه بودند و علیبن حامد هم در آنجا به دنیا آمد و پرورش یافت. وی اوایل عمرش را در زادگاهش در «فراغت و نعمت» گذراند. در دههٔ نخست سدهٔ هفتم، هنگامی که حدود پنجاه سال داشت، به سبب حوادث ناگوار، وطن را ترک کرد و به سند رفت و در ابتدای فرمانروایی ناصرالدین قُباچه (حک:۶۰۲-۶۲۴) در شهر اُچ، پایتخت وی، سکنی گزید. علیبن حامد نزد شرفالملک رضیالدین ابوبکربن محمد اشعری، وزیر ناصرالدین قُباچه، تقرب یافت و تا وی زنده بود، در حمایت او زندگی کرد. با درگذشت شرفالملک و به وزارت رسیدن پسرش، عینالملک فخرالدین حسین اشعری، اوضاع علیبن حامد به سبب رقابت و ستیزهٔ حاسدان دگرگون شد و با سختی مواجه گردید. از اینرو، در ۶۱۳ کارهایی را که در دست داشت رها کرد و به مطالعه پرداخت. وی در اندیشهٔ تألیف کتابی دربارهٔ فتح سند به دست مسلمانان، از اُچ به شهرهای اَرور و بَکَّر (بَهکَر) رفت. او با مولانا قاضی اسماعیلبن علیبن محمد ثقفی، از بازماندگان محمد بن قاسم ثقفی (فاتح سند، متوفی ح ۹۸)، ملاقات کرد و ثقفی کتابی به عربی دربارهٔ فتح هند و بلاد سند به علیبن حامد نشان داد. این کتاب به خط یکی از اجداد ثقفی رونویسی یا تألیف شده بود. علیبن حامد این کتاب را از عربی به فارسی ترجمه کرد و به عینالملک فخرالدین، وزیر ناصرالدین قباچه، تقدیم نمود.