ایداج

فرهنگ عمید

در دورۀ ایلخانان، مٲمور وابسته به سررشته داری قشون.

جمله سازی با ایداج

وقتی غازان خان به حکومت رسید از تمام شهرهای ایران برای او پیشکش فرستادن به غیر از یزد، غازان خان از اتابک یزد خواستار پیشکش شد ولی یوسف شاه به این خواسته توجهی نکرد، ناگزیر سلطان را بر آن داشت که اقدام به گرفتن یزد از یوسف شاه کند، وگویا بزرگان رشت از رفتارهای یوسف شاه به در بار ایلخان شکایت برده بودند، پس غازان خان داروغه‌ای به نام یسودر را با ۲۰۰ سوار به یزد فرستاد اما یوسف شاه تمکین نکرد و یسودر در بیرون از شهر در باغ حاجی فرود آمد، مادر یوسف شاه برای مصالحه نزد او رفت اما به اهانت بازگردانده شد، اتابک نیمه شب به یسودر تاخت و ۲۰۰ سوار را از دم تیغ گذراند و اردوی او را غارت کرد و زن و پسر او را که بسیار زیبا بودند گرفت و با خود به یزد آورد، برخی از سربازان سیستانی یسودر که جان سالم به در برده بودند خبر این واقعه را برای غازان خان بردند، سلطان دستور داد امیر محمد ایداجی فرمان‌روای اصفهان با ۳۰ هزار سپاهی به یزد حمله کند و یزد را غارت کند.