فادر

لغت نامه دهخدا

فادر. [ دِ ] ( ع ص ) گوشت پخته سردشده. || بز کوهی پیر یا جوان ( از اضداد است ). ج، فوادر، فدر،فدور، مفدرة. || ماده شتری که از شتران دیگر جدا مانده باشد. ج، فوادر. ( اقرب الموارد ). || گشن سست و بازایستاده از گشنی. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

گوشت پخته سرد شده. یا بز کوهی پیر و جوان. جمع فوادر و فدر و فدرو و مفدره.

جمله سازی با فادر

در ترانهٔ پاپ فادر گروه بلک کتس از این مکان با نام «کازینو کوچینی» به عنوان محل فعالیت گروه بلک کتس یاد می‌شود.
خانه رجب پور( کل فادر بنی سابق) مربوط به دوره قاجار است و در مشهد، خیابان شیراز ۲۰، کوچه باغ عنبر، پلاک ۱۴۸ واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۳۸۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مودت
مودت
سلیطه
سلیطه
الم
الم
گودوخ
گودوخ