شوی دوست

لغت نامه دهخدا

شوی دوست. ( ص مرکب ) شوهردوست. زن خواهان و شیفته شوی. عَروب. ( دستوراللغة ).

فرهنگ فارسی

شوهر دوست زن خواهان و شیفته شوی

جمله سازی با شوی دوست

تو نیز ای دوست کازار منت خوست چو روزی باشدم روزی شوی دوست
بده داد شریعت تا شوی دوست یقین میبین که جمله از نهان اوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال فنجان فال فنجان فال اوراکل فال اوراکل فال لنورماند فال لنورماند