شب پرواز

لغت نامه دهخدا

شب پرواز. [ ش َ پ َ ] ( ص مرکب ) آنکه شب پرواز کند. پروازکننده به شب. || ( اِ مرکب ) هواپیماهای شب پرواز که شب بر آسمان برشوند و سیر کنند. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

آنکه شب پراز کند. پرواز کننده بشب

جمله سازی با شب پرواز

💡 سحر چون زاغ شب پرواز برداشت خروس صبحگاه آواز برداشت

💡 اما جین توسط ژن شیطانی درون خود (که از کازویا به ارث برده بود) دوباره زنده شد، و کاره سربازان را به سرعت یکسره کرد و حواس خود را به سمت هیهاچی جلب کرد، او را گرفته و به دیوار معبد کوبید، هیهاچی از این سقوط جان سالم به در برد، اما جین در وسط هوا با بال‌های پوشیده از پر یک ضربه دیگر به هیهاچی زد. او در تاریکی شب پرواز کرد و ناپدید شد و پدربزرگ گیج خود را که به او خیره شده بود تنها گذاشت.

💡 شاپرک‌ها و پروانه‌ها، آن چنان به یکدیگر شبیه هستند که تشخیص آن‌ها مشکل است. شاپرک‌ها، بر خلاف پروانه‌ها، معمولاً هنگام غروب و شب پرواز می‌کنند؛ بدن شاپرک‌ها چاق‌تر از بدن پروانه‌هاست. شاخک‌های شاپرک‌ها دارای کاکل‌های بسیار ریز یا پوشیده از پرز است، حال آن‌که انتهای شاخک‌های پروانه، برآمده است.