سماعت

لغت نامه دهخدا

سماعت. [ س َ ع َ ] ( مص ) شنیدن. ( از غیاث ).
سماعة. [ س َ ع َ ] ( ع مص ) شنودن. ( آنندراج ). || ( ص ) شنوا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
سماعة. [ س َم ْ ما ع َ ] ( ع ص ) گوش شنوا. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شنیدن

جمله سازی با سماعت

💡 بین انس و أنیس و أغان و غوانی هم سماعت ارغنونی هم شرابت ارغوانی

💡 چون تو بگیری شراب مرغ سماعت کند لاله سلامت کند، ژاله وداعت کند

💡 زهره بنشاط آید چون یافت سماعت خورشید برشک آید چون دید جمالت‌

💡 به وقت خواب بگیری مرا که هین برگو چو اشتهای سماعت بود بگه‌تر گو

💡 غزلی کز من گوینده سماعت باشد باصولی که درآن طبع کند کار بگو

💡 ای آنکه برده ذوق سماعت ز خویشتن ترسم که آستین بزنی بر چراغ فیض

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز