دانه دل سبز گردیدن ندارد، ورنه من مدتی شد آبش از چاه زنخدان می دهم
زنگ بندد تیغ چون بسیار مانَد در نیام مانع است از سبز گردیدن روانی آب را
مانع است از سبز گردیدن روانی آب را ترمکن چون خضر لب از چشمه حیوان عمر
محرمان وصل در خشکی نفس دزدیدهاند خار ماهی را نباشد سبز گردیدن در آب