ساز و نواز

لغت نامه دهخدا

سازو نواز. [ زُ ن َ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) سازو سرور. ساز و نوا. بزن و بکوب. رجوع به ساز شود.

فرهنگ فارسی

ساز و سرور

جمله سازی با ساز و نواز

ز هر طرف شنوی نغمه های رود و سرود به هر کجا نگری گونه های ساز و نواز
در میان عاشق و معشوق رازی دیگر است این لب و آن گوش را ساز و نوازی دیگر است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال آرزو فال آرزو فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی