زور گر

لغت نامه دهخدا

زورگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) پهلوان و بهادر و دلیر و جنگجوی. ( ناظم الاطباء ). پهلوان. ( آنندراج ):
نبود میل جوانان سیمبر ما را
به زور عاشق خود ساخت زورگر ما را.سیفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

پهلوان و بهادر و دلیر و جنگجوی

جمله سازی با زور گر

💡 برد هر کسی بار در خورد زور گران است پای ملخ پیش مور

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مغیلان یعنی چه؟
مغیلان یعنی چه؟
انس یعنی چه؟
انس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز