دوره گردی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با دوره گردی
یک کارگردان سینما بعد از سالها از آمریکا به ایران برگشته تا نخستین فیلم خود را بسازد. هنرپیشه اول مرد فیلم بر اثر سانحهای نمیتواند به کارش ادامه دهد. فیلم باید به موقع به جشنواره برسد و کارگردان بعد از جستجوی بسیار، فروشنده دوره گردی را پیدا میکند که شباهت زیادی به هنرپیشه فیلم دارد. کارگردان تصمیم میگیرد از وجود فروشنده دوره گرد در فیلم استفاده کند. از سوی دیگر هنرپیشه اول زن درگیر مسائل خانوادگی است و قصد سفر به آمریکا را دارد.
مردم سایه وان بخاطر دوره گرد شدند که ساکنین همجوار آنها خانههای آنها را خراب و خودشانرا از محیط راندند. مردمان غربت به اساس اینکه دروغ گو خیلی جنگره و غریب میباشند. اینها کار چرمگری را نیز می نمایند که دارای بوی و تعفن میباشد. مردم غربت کوشش مینمایند که هویت خودرا پت نمایند. بدین لحاظ اینها در قریه جات گذاره نموده نمیتوانند. بعضاً در کابل آمده شغل و و هویت خودرا تغییر میدهند. عمدهترین فروش این مردم غربال و پوست میباشد. این مردم در تابستان دوره گردی نموده در زمستان در کمپهای خویش به ساختن پوست مشغول میباشند.