جوفر

لغت نامه دهخدا

جوفر. [ ج َ ف َ ] ( ع اِ ) جوهر. ( منتهی الارب ). رجوع به جوهر شود.

جمله سازی با جوفر

در ماه مه ۲۰۰۷، ایران پس از دیدار دو رئیس‌جمهور، دسترسی بیشتری به بلاروس به ذخایر نفت داد. آنچه لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس، «مشارکت راهبردی» خواند. ایران به بلاروس اجازه دسترسی طولانی مدت به میدان نفتی جوفر را داد که نزدیک مرز عراق است و پس از بهره‌برداری می‌تواند تا ۳۰ هزار بشکه در روز تولید کند. لوکاشنکو گفت که نفت خام جوفر در ایران تصفیه می‌شود یا به سادگی توسط بلاروس استخراج و در بازارهای جهانی فروخته می‌شود. این اولین پروژه انرژی در خارج از کشور برای بلاروس است. وی همچنین گفت «ایران آماده است تا به بلاروس کمک کند تا منابع انرژی خود را متنوع کند»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محنت
محنت
شهرت
شهرت
حلما
حلما
قرین
قرین